اشکها و سیگارها

My pain is my sanctuary

اشکها و سیگارها

My pain is my sanctuary

 

(۱) 

 

آمده بود جلوی چشمم انگار. 

آنقدر نزدیک که توانستم ببوسمش. 

شاد بودیم 

برای اولین بار... 

حداقل من. 

آغوشش بوی همان عطری را می داد 

که همیشه فکر می کردم.

  

------------------------------------------------------ 

(۲) 

  

سیگار برگ از همان روزی  

که خیلی الکی بروی دوستیمان 

ر**دی توی جا سیگاری ام مانده 

دارد پودر می شود. 

به دَرَک!! 

----------------------------------------------------- 

(۳) 

 

پدر می گوید همه ی ما هم درد تو را می کشیم 

اما سر خودمان را بند کرده ایم. 

تو هم سرت را به یه چیزی بند کن. 

من می گویم 

آخرِ آخرش چی؟وقتی همه چی آوار بشود روی سرت؟ 

پدر چیزی نمی گوید. 

هیچ کس هیچوقت چیزی نمی گوید. 

-------------------------------------------------------- 

(۴) 

 

بعد از ظهر ساکت 

بعد از ظهد کرخت 

بعد از ظهر خمار... 

بی تو همه چیز از حرکت ایستاده  

حتی بعد از ظهر ها! 

---------------------------------------------------------- 

(۵) 

  

دخترک روی بوم سپیدم 

چندین ماه است که منتظر ایستاده 

با روبانی در دست 

و کلاهی بنفش 

و لباسی طلایی 

تا تو نیایی  

رنگ پس زمینه را مشخص نخواهم کرد! 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

پ.ن: به این آّهنگ گوش دهید (اگر می خواهید) :‌ fairytale by alxander rybak  

 پ.ن: این قلیون عجب مزخرف شیرینی است. 

پ.ن: مرا یارای رفتن زین قفس نیست. 

پ.ن: فیلم deadman دیوانه ام می کند!!! دیواااااااااانه!!!

نظرات 10 + ارسال نظر
فریوگ جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:14 ب.ظ http://feriog.com

به جای سیگار کشیدن بیا به من سر بزن دلت باز شه. بیخیال شو و بزن بر طبل بی عاری که آن هم عالمی دارد

چی میگی؟ اصلا نمی فهمم!

مسپاسو جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://maspaso-shop.parsfa.com

من از سیگار بدم میاد پیش من که میای سیگارت رو خاموش کن

برام مهم نیست.

رضا جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:23 ب.ظ http://88888888.blogsky.com

قلمت را متنت را فکرت را دوست دارم چه خوبمیشد اگه با اولین تبادل نظر تبادل لینک هم میکردیم...من سیگار نمی کشم ولی همیشه به یک چیز فکر میکنم اگر بهش عادت کنم میتوانم ترکش کنم؟؟

میشه گاهی دوست داشته باشیو عادت نکنی..

Ξ T Ξ Я N ∆ L شنبه 19 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:38 ق.ظ http://eternal.blogsky.com

می دانی ته مزه همه این بندها که می نویسی، یک چیز است. تلخی!
+ غبار خواهد گرفت!

قهوه جوش شنبه 19 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ب.ظ

هاها .... آفرین ... قلیون واقعا مزخرف شیرینیست ! مخصوصا از نوع خوانسار !
و شیرین تر فیلم Dead Man که از بس دیدمش حرف زدنم شد مثل ویلیام بلیک !
-
سلام

کوروموزوم نا معلوم یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ق.ظ

هم فیلم دد من و هم اون آهنگ الکساندر ریباک رو دوست میدارم چه سلیقه ی مشترکی

نهال یکشنبه 20 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 ب.ظ http://FAZMETR.BLOGSKY.COM

پدرها خیلی اوقات گوش نمیدن .خیلی از اوقات ....
این آهنگو سه روزه بی وقفه دارم گوش میدم ...برنده یوروویژن بوده ...عالیه ..

پدر من همیشه گوش میدهد..همیشه.

محمد مزده دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:28 ق.ظ http://foulex.blogsky.com

دوستشون داشتم ...
مخصوصا ۴ رو

نازلی دوشنبه 28 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://darentezarmojeze.blogsky.com/

سلام
نوشته تون خیلی خوب بود تکه تکه و هر لحظه رو بیان کرده بود.
قسمت دیالوگ با پدر رو دوست داشتم و دید جالبی که به پدر دادید چون اصولا پدر و مادرها این چیزا رو نمیگن.
کلا لذت بردم موفق باشید.

فانتزیا شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ http://fantasia.blogsky.com

تصویری می نویسی مثل فیلم نامه هایی که نمی شود ساخت
زیبا می نویسی مثل عکس منظره ای که آنجا نبودی
و deadman... مرسی

یا علی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد